🔳 کمدی دردناک…

✍ دکتر محمد ( شهریار ) شفایی

🔹بیمارم غایب است.
پسر جوانی که بدلیل شرم و حیا خودش حاضر به معاینه نبود و پدرش عکس محل ضایعه را آورده بود.
🔹برایش دارو نوشتم و پدرش را توجیه کردم که عروسش هم نیاز به پیگیری دارد و از او خواستم تا بعد از تهیه دارو ، حتما بیاید تا نحوه استفاده از دارو را برایش توضیح دهم.

🔹غروب همان روز دارو را آورد و عروسش را نیز.
پس از توضیح طرز استفاده از دارو و سوال و جوابی کوتاه ، برای آن خانم جوان هم دارو تجویز کردم و او هم رفت تا دارو را تهیه کند.

🔹نیم ساعت بعد برگشت و بعد از نشان دادن دارو با تعجب گفت «این تازه ایرانیش بود ۴۰۰ هزار تومن… خارجیش یک میلیون…!».
بعد هم با خنده گفت «این دارو دیدن شما هم خرج ما رو زیاد می کنه… ۱۸۰ هزار تومن پول آژانسم شد…!!!».

بعد در حالیکه خداحافظی می کرد تا برود ناگهان برگشت و گفت:
برای عروسم «هم» باید ویزیت بدم؟!!
*
🔹در دفتر نوبت بیماران مطب همه ما ، روزی نیست که چند ویزیت رایگان ثبت نشده باشد.

🔹پس اینکه او ویزیت عروس را هم پرداخته باشد یا نه خیلی مهم نبود.

🔹اما اینکه برای دارو و ایاب و ذهاب در آن روز هفتصد هشتصد هزار تومان هزینه کرده باشد و بعد چشمش باشد به پنجاه تومان ویزیت پزشک معالجش که محور و شالوده درمان دو تن از عزیزانش بوده ، دردآور است.

🔹دردش هم بیش از آنکه به نوع نگاه او به پزشک باشد ، به فرهنگ سازی خفت بار سیستمی است که طبیب جامعه اش را تا این حد تحقیر می کند و جامعه ای را که خودش هم جزیی از آن است ، به گند می کشد!!!

🔹این فرهنگ سازی یا در حقیقت «تخریب فرهنگی» را ما در تمام زمینه ها می بینیم و باید یک آفرین به مسئولان فرهنگی مملکت گفت که از شش جهت در حال کشیدن این فرهنگ هستند تا کاملا «جر» بخورد… دمتان گرم…

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای مورد نیاز نشانه گذاری شده اند